تانکر ها (نفتکشها) به عنوان حامل محمولههای مایع، نقش مهمی در حملونقل انرژی جهان دارند. در این راستا، مسئولیت بارگیری، حمل و تخلیه مایعات در اختیار این نفتکشها قرار دارد. تانکرها از کانتینر یا بشکه استفاده نمیکنند، بلکه مایع مورد نظر را درون انبارهایشان ذخیره میکنند. این تانکرها اکثراً جهت حمل نفت به کار گرفته میشوند و به همین دلیل نیز به عنوان “نفتکش” شناخته میشوند. هرچند، برخی از تانکرها روغنهای خوراکی و کالاهای مایع دیگر را نیز جابهجا میکنند.
با توجه به گزارش آنکتاد در سال ۲۰۱۸، تجارت جهانی نفت خام، فرآوردههای نفتی تصفیه شده، گاز و مواد شیمیایی به حدود ۳٫۲ میلیارد تن رسیده است. تانکرهای نفت و مواد شیمیایی با ساختاری طولانی و مسطح شناخته میشوند و عموماً در مقابل شبکه خطوط لوله و دریچههای بار و بالای ساختمانهای اقامتی واقع شدهاند.
تانکرها را میتوان به چندین زیر دسته تقسیم کرد:
با توجه به اینکه بیشترین ذخایر نفت و گاز در تعداد کمی از کشورها و پالایشگاهها قرار دارد و مصرفکنندگان آن در سرتاسر جهان هستند، نیاز به تانکر های نفت به منظور انتقال نفت خام و محصولات پالایششده آن به مقصد نهایی احساس میشود. تانکرهای نفت، همانند کشتیهای کانتینری، کشتیهای حملکننده سنگین و کشتیهای حامل گاز، با اندازه و طولهای متفاوتی وجود دارند. برخی از تانکرها کوچکتر و حدود 200 فوت (60 متر) طول دارند و میتوانند باری با حداکثر 1.500 تا 2.000 تن (DWT) را حمل کنند. این کشتیها عموماً در کشورهای ساحلی فعالیت میکنند و تجارت خود را در اطراف جزیره، منطقه یا قاره انجام میدهند و در امتداد خط ساحلی حرکت میکنند و از اقیانوس عبور نمیکنند.
تانکرهای بزرگ نفت خام (VLCC) برای حمل نفت خام از کشورهایی که نفت در آنجا استخراج میشود به کشورهایی که نفت در آنها پالایش میشود، استفاده میشوند. این کشتیها عموماً ظرفیت حمل 350.000 تن نفت خام را در یک بار به مقصد نهایی حمل میکنند. تانکرهای کوچکتر با ظرفیت حداکثر 35.000 تن (تانکرهای محصول) به منظور حمل و توزیع محصولات نفتی مانند گازوئیل، نفت، گاز، روغن روان کننده و بنزین از پالایشگاهها به بنادری که به مصرفکنندگان صنعتی خدماترسانی میکنند، توزیع میکنند. تانکرهای نفت بخشی کلیدی از زنجیره تامین انرژی هستند و به تضمین امنیت عرضه کمک می کنند.
همانطور که صنعت دریایی و مشاغل در دریا به تدریج تکامل یافتهاند، روش حملونقل نفت در سراسر جهان نیز تغییر کرده است. از زمانی که نفت برای اولین بار از مستعمره سابق بریتانیا برمه علیا در آغاز دهه ۱۸۵۰ منتقل شد، چیزهای زیادی تغییر کرده است. روغن با استفاده از دیگها و کوزههای سفالی به رودخانهای نزدیک منتقل میشد و در انبار کشتیهای اقیانوس پیما که عازم بریتانیا بودند، ریخته میشد. در همین حال، در دهه ۱۸۶۰، بارج و کشتیهای فله برای انتقال نفت از میادین نفتی پنسیلوانیا در ایالات متحده، نفت با استفاده از بشکههای چوبی حمل میشد، اما این روش بیش از یک ایراد داشت: بشکهها گران بودند، نشتی داشتند، در شرایط عادی فقط یک بار قابل استفاده بودند و سنگین بودند. این چهار نقطه ضعف از نظر اقتصادی چندان منطقی نبودند.
تانکر های نفتی اصلی نیز به شدت با نفتکشهایی که امروزه میشناسیم متفاوت بودند. برای شروع، آنها با بادبان نیرو میگرفتند و تا سال ۱۸۷۳ بود که اولین نفتکش بخار توسط صاحبان بلژیکی ساخته شد. بارجها در سال ۱۸۷۱ در ایالات متحده برای کمک به تغییر تولید نفت در پنسیلوانیا مورد استفاده قرار گرفتند، مانند واگنهای تانکر ریلی. نفتکش مدرن که امروزه ما میشناسیم، در اواخر دهه 1800 زندگی خود را آغاز کرد، زمانی که توسعه در سال 1877 توسط رابرت و لودویگ نوبل، برادران آلفرد، خالق جایزه نوبل، سوئدی آغاز شد.
برادران نوبل از خانوادهای موفق بودند و به دنبال راهی برای کاهش احتمال آتشسوزی بودند. آنها تحقیق کردند که چگونه محموله روغن و دود آن را از موتورخانه جدا کنند. برای این منظور، نفتکشی به نام “زرتشت” طراحی کردند که محموله نفت سفید خود را در دو مخزن آهنی در جلو و عقب موتورخانه میانی کشتی قرار دادند. این مخزنها با لولههایی به هم متصل شده بودند. برای کاهش پتانسیل واژگونی کشتی، رویکرد جدیدی را بهکار بردند. این رویکرد شامل افزودن نگهداریهای بیشتر و کوچکتر به نفتکش بود. برای این منظور، اکثر تانکرهای نفت معمولاً بین هشت تا دوازده مخزن دارند که سپس به دو یا سه محفظه تقسیم میشوند. این تغییرات به پایداری کشتی در حین حرکت کمک زیادی میکنند.
تانکر های نفتی مانند کشتی های فله بر که به انواعی مانند هندی مکس، سوپرامکس و پاناماکس تقسیم میشوند، به دلیل تفاوت زیاد در طول و DWT، به کلاسهای اندازه متفاوتی تقسیم میشوند؛ به خاطر داشته باشید که مشخصات و حتی برخی از نامهای این طبقهبندیها بسته به جایی که در مورد آنها میخوانید و باتوجه به سازمانها و کشورهای مختلف متفاوت است. اما به طور کلی، این تفکیکها عبارتند از:
معمولاً تا 650 فوت (200 متر) طول دارند و دارای ظرفیت بین 10.000 تا 60.000 DWTهستند از آنها هم برای تانکرهای نفت خام و هم تانکرهای فرآوردهها استفاده میکنند.
معمولاً بین 650 فوت (200 متر) و 820 فوت (250 متر) طول دارند و دارای ظرفیت بین 60.000 تا 80.000 DWTهستند از آنها هم برای تانکرهای نفت خام و هم تانکرهای فرآوردهها استفاده میکنند. این حداکثر اندازه نفتکشی است که میتواند از کانال پاناما عبور کند.
بحران سوئز در سال 1956 این نیاز را به ساخت ویژه کانال سوئز کمتر ضروری کرد زیرا مالکان کشتی به یافتن مسیرهای جایگزین نیاز داشتند، این امر باعث شد تا مالکان کشتی متوجه شوند که تانکرهای بزرگتر کارآمدتر و مقرونبهصرفهتر هستند؛ هر چه تانکر بزرگتر باشد، ارزانتر میتواند محصول خود را حمل کند. این تانکرهای بزرگ – سوئزمکس، VLCC و ULCC بزرگتر به دلیل نسبت بسیار زیاد خود به عنوان ابر نفتکش شناخته میشوند.
معمولاً حدود 790 فوت (240 متر) طول دارند و دارای ظرفیت بین 80000 تا 120000 DWT هستند از نفتکشهای زیر 100.000 هم میتوانند نفتکشهای نفت خام و هم نفتکشهای فرآورده باشند (این حداکثر اندازه کشتی است که از روش ارزیابی میانگین نرخ بار برای محاسبه نرخ حمل و نقل دریایی استفاده میکند).
سیستم AFRA (ارزیابی میانگین نرخ حمل و نقل)، به عنوان شکلی از طبقه بندی اندازه برای نفتکشها، در سال 1954 توسط شرکت Shell Oil ایجاد شد. دلیل این سیستم این بود که مقامات مالیاتی درخواست تأیید سوابق صورتحساب داخلی مالکان کشتی را داشتند؛ این در نتیجه دشوار بودن اندازهگیری قیمت نفت هنگام شروع معامله در NYMEX (بورس تجاری نیویورک) بود. نام Aframax از اینجا آمده است.
به طور معمول حدود 900 فوت (275 متر) طول دارند و دارای ظرفیت بین 120.000 تا 200.000 DWT هستند و از آنها فقط برای نفت خام استفاده میشود. نفتکشهای بزرگتر سوئزمکس اغلب به عنوان سوپرتانکر شناخته میشوند. (این حداکثر اندازه نفتکشی است که میتواند از کانال سوئز عبور کند).
تا سال 1956 تانکرهای نفت طراحی و ساخته شدند تا بتوانند از کانال سوئز عبور کنند؛ به همین دلیل است که کشتیهایی که میتوانند از سوئز عبور کنند Suezmax نامیده میشوند.
VLCC (حاملهای نفت خام بسیار بزرگ) و ULCC (حامل های نفت خام فوقالعاده بزرگ) بزرگترین سازههای متحرک ساخته دست بشر در جهان هستند. برای نشان دادن ظرفیتهای خود، آنها میتوانند معادل حدود 200.000 تا 320.000 DWT بشکه نفت حمل کنند.
به طور معمول حدود 1350 فوت (415 متر) طول دارند و دارای ظرفیت بین 320.000 تا 550.000+ DWT هستند و از آنها فقط برای نفت خام استفاده میشود. اغلب به عنوان سوپرتانکر شناخته میشود. تعداد زیادی از آنها وجود ندارند زیرا برای بسیاری از بنادر و امکانات بسیار بزرگ هستند. همه ULCCهایی که در دهه 1970 ساخته شده بودند، اکنون به دلیل اندازه نامناسب از بین رفته اند و امکانات بندری زیادی نمیتوانند میزبان آنها باشند. این روزها تعداد کمی از ULCC های باقی مانده بیشتر از 1312 فوت (400 متر) نیستند. وقتی به مقصد می رسند، بسیاری از سوپرتانکرها محموله نفت خود را به تانکرهای کوچکتری که خارج از بندر با آنها مواجه میشوند، تخلیه میکنند.
ساختن نفتکشها به گونهای که در صورت وقوع حادثه، پتانسیل تخریب محیط زیست را محدود کنند، برای هیچ کس شوکه کننده نیست. متأسفانه، حوادث مرتبط با تانکرهای نفتی تنها یک بار در زندگی اتفاق نمیافتند و هنگامی که اتفاق میافتند، تیتر خبرهای جهانی میشوند. برای مثال، نشت نفت اکسون والدز در سال 1989 از پوشش آلاسکا هنوز هم در خاطره بسیاری زنده است و ممکن است چهره صنعت حمل و نقل تانکرهای نفتی را تغییر داده باشد. به همین دلیل، قوانین سختگیرانهتری در مورد ساخت تانکرها و عملکرد آنها در سراسر جهان اعمال شده است.
از سال 1996 به بعد، اکثر تانکر ها، مگر اینکه بسیار “کوچک” باشند، با بدنه دوبل یا یک جایگزین ساخته شدهاند. بدنه دوبل در کشتی هنگام وقوع حادثه محافظت بیشتری دربرابر نشت میدهد.
در واقع، کنوانسیون MARPOL (کنوانسیون بینالمللی برای جلوگیری از آلودگی کشتیها) تصریح کرده است که همه نفتکشهای تک بدنه موجود، به غیر از آنهایی که کوچک هستند، باید با یک بدنه دوگانه مجهز شوند، در غیر این صورت از فعالیت خود برکنار میشوند. یک تانکر نفت به دلیل ماهیت محموله خود باید احتمال اشتعال و بروز آتشسوزی را نیز بسیار جدی بگیرد. به همین دلیل تانکرها از سیستم گاز بی اثر استفاده میکنند و در حالی که سوختن نفت به سختی انجام میشود، هنگامی که هوا تحت شرایط خاصی با بخار خود برخورد میکند، میتواند یک جو انفجاری ایجاد کند. بنابراین یک سیستم گاز بی اثر به منظور ایجاد یک وضعیت غیر قابل اشتعال در داخل یک مخزن درگیر میشود.
در حالی که باید از آتشسوزی به هر قیمتی اجتناب کرد، در صورت وقوع آتشسوزی، قایق آتشنشانی قابل اعتماد وارد عمل میشود تا شعلههای آتش را خاموش کند. به غیر از طراحی دو بدنه، سایر ویژگیهای نفتکشها شامل این واقعیت است که محل اسکان خدمه، عرشه ناوبری، ماشینآلات پیشران و پمپهای بار (که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت) همگی در قسمت عقب کشتی قرار بگیرند.
برای انتقال نفت بین نفتکش و ساحل، از روشهای مختلفی استفاده میشود. یک روش استفاده از بازوهای بارگیری دریایی یا شیلنگهای بار است که نفت را به مخازن کشتی در حال لنگرگاه در اسکله پمپ میکند. روش دیگر استفاده از شیلنگهای زیر آب است که هنگام اتصال تانکر به شناور دریایی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین، عملیاتی به نام فندک کردن نیز ممکن است در استفاده از یک شیلنگ برای انتقال روغن از یک کشتی به دیگری انجام شود.
پمپاژ روغن با دقت آغاز میشود تا اطمینان حاصل شود که تمام اتصالات محکم هستند و تجهیزات مربوطه در موقعیت صحیح قرار دارند و به درستی عمل میکنند. پس از اطمینان حاصل شدن از صحت عملکرد تمامی عوامل، فشار ثابتتری اعمال میشود.
برای اطلاع از میزان فضای باقیمانده در مخزن، از گیجها استفاده میشود تا هر کسی که مسئولیت بارگیری را برعهده دارد، اطلاعات لازم را دریافت کند. همچنین، باید ارتباط واضح و مستقیم با افرادی که نفت را از محل مستقر در ساحل به نفتکش پمپ میکنند، حفظ شود.
تانکرهای حمل مواد شیمیایی قادرند انواع گستردهای از مواد شیمیایی صنعتی را جابجا کنند و در صورت طراحی برای حمل نفت و مواد شیمیایی، محصولات نفتی را نیز بتوانند حمل نمایند. محمولههای شیمیایی که توسط این تانکرها حمل میشوند، بسیار متنوع هستند و شامل موادی مانند سوختهای سوزآور، اسید سولفوریک و سایر مواد مختلف میشوند که همگی میتوانند خطرات آلودگی و ایمنی را به همراه داشته باشند. با توجه به این خطرات، تانکرهای شیمیایی با هدف کاهش خطرات طراحی، ساخته و بهرهبرداری میشوند.
تانکرهای شیمیایی که به طور معمول دارای مخازن فولادی ضد زنگ یا پوششهای ویژه هستند، میتوانند مواد شیمیایی متنوعی از جمله اسید سولفوریک (از مواد مخدر تا مواد منفجره) و سوختهای سوزآور (استفاده شده در صنعت صابونسازی و شمعسازی) را جابجا کنند. البته این دو مورد به عنوان نمونههای بسیاری هستند و مواد شیمیایی حمل شده میتوانند متنوعیت بیشتری داشته باشند! اما تهدیدی که این مواد شیمیایی مشترکاً میتوانند داشته باشند، به علت پتانسیل آلودگی در صورت وقوع نشت، به محیط زیست مطرح است.
همانند تانکرهای نفتی، تانکرهای شیمیایی به سهولت قابل تشخیص هستند؛ زیرا دارای ساختاری منحصر به فرد هستند که شامل بدنهای بلند و صاف در جلوی آن و صفحه پهن در پشت تانکر است. روی این صفحه (که احتمالاً از دید پرنده یا هواپیمای بدون سرنشین قابل رویت است) سیستم خروجیها و خطوط لوله برای بارگیری و تخلیه محموله قرار دارند. تانکرهای مواد شیمیایی بخش حیاتی از زنجیره صنعتی را تشکیل میدهند. به عنوان مثال، سوختهای سوزآور عنصر اساسی در فرآوری بوکسیت برای تولید آلومینیوم هستند.
به طور کلی تانکرهای شیمیایی به سه دسته تقسیم میشوند. طبقه بندی تانکرهای شیمیایی عبارتند از:
تانکرهای مواد شیمیایی بر اساس نوع بار خود، برای مقابله با هرگونه خطر ممکن، طراحی و ساخته شدهاند. این شامل ویژگی دوبدنه بودن است، به این معنی که تانکر دارای یک بدنه خارجی است که از جنس مقاوم و معمولاً ضخیم است، همچنین یک بدنه داخلی که درون ساختار کشتی قرار دارد. استفاده از بدنه دوم به منظور حفظ ضدآبی بودن و جلوگیری از نشت در صورت بروز آسیب، بسیار مفید است.
تانکرهای مواد شیمیایی معمولاً دارای تعدادی مخزن مجزا برای بارهای مختلف ساخته میشوند. این مخازن ممکن است از فولاد ضدزنگ ساخته شده یا با پوشش رنگی یا رزینهای خاص اپوکسی پوشش داده شوند. به عنوان مثال، رنگهای اپوکسی فنولیک یا روغنی مورد استفاده قرار میگیرد.
نوع ماده شیمیایی حمل شده به نوع مخزن کشتی وابسته است. به عنوان مثال، روغن نخل یا روغن نباتی میتواند در یک مخزن با پوشش اپوکسی نگهداری شود، در حالی که مواد شیمیایی خطرناکتر مانند اسید باید در مخزنی ساخته شده از فولاد ضدزنگ نگهداری گردند. همچنین، کشتیها ممکن است وظیفه حمل همزمان چندین نوع ماده شیمیایی را داشته باشند. در این صورت، مخازن به اندازه کوچکتر ساخته میشوند و لولههای جداگانه مایعات مختلف را به این مخازن منتقل میکنند. این به این معناست که با استفاده از این لولهها و مخازن مختلف، یک تانکر مواد شیمیایی قادر است چندین نوع بار شیمیایی را بدون آلودگی حمل و تخلیه نماید.
دو کد مختلف وجود دارد که تانکرهای مواد شیمیایی باید از آنها پیروی کنند. عبارتند از:
BCH ساخت و تجهیزات کشتیهایی است که مواد شیمیایی خطرناک را به صورت انبوه حمل میکنند. مربوط به تانکرهایی است که قبل از 1 ژوئیه 1986 تغییر کاربری داده یا ساخته شده اند. برای تانکرهایی که مواد شیمیایی مایع مضر یا خطرناک (به استثنای نفت) حمل میکنند.
IBC کد بینالمللی برای ساخت و تجهیز کشتیهای حامل مواد شیمیایی خطرناک به صورت فله است. مربوط به تانکرهایی است که در تاریخ 1 ژوئیه 1986 یا پس از آن تبدیل یا ساخته شدهاند. برای تانکرهایی که مواد شیمیایی مایع مضر یا خطرناک (به استثنای نفت) حمل میکنند.
حاملهای گاز، گاز مایع (LPG) یا گاز طبیعی مایع (LNG) را حمل میکنند، این گازها در طیف گستردهای از کاربردها از گرمایش، پخت و پز و حمل و نقل گرفته تا تولید برق و سایر مصارف صنعتی استفاده میشوند. توزیع این منابع انرژی جایگزین برای مشتریان در سراسر جهان به زنجیره تامین انرژی کمک میکند و امنیت بیشتری را برای بازار جهانی فراهم میکند.
این تانکرها به انواع مختلف زیر تقسیمبندی میشوند:
یک حامل گاز تحت فشار کاملاً از دو یا سه مخزن فولادی تشکیل شده است که به شکل استوانهای یا کروی طراحی شدهاند. این مخازن اغلب برای انتقال گازها بین پایانههای گاز کوچکتر که به هم نزدیکتر هستند، استفاده میشوند. اما به دلیل ضخامت فولاد مورد استفاده در ساخت مخازن، وزن کشتی را افزایش میدهند و آن را برای سفرهای طولانیتر غیرعملی میسازند. بنابراین، گاز در دمای محیط و با ضخامت مخزن، بدون عایق حمل میشود.
حاملهای گاز نیمه تحت فشار و نیمه یخچالی، در مقایسه با حاملهای کاملاً تحت فشار، دارای وزن سبکتری هستند. همانطور که از نامشان پیداست، این حاملها گازها را به صورت نیمه تحت فشار یا نیمه یخچالی انتقال میدهند. آنها به دلیل قابلیت انعطاف بیشتری که دارند، توانایی بارگیری و تخلیه محمولههای خود را در انبارهایی که دارای تجهیزات ذخیره سازی تحت فشار یا یخچال میباشند، دارا هستند. مخازن این حاملها برای حمل گاز پروپان به صورت استوانهای، کروی یا دوبل است.
این حاملهای گاز بسیار بزرگ به طور عمومی به عنوان VLGCs (Very Large Gas Carriers) شناخته میشوند و بهطور معمول سفرهای طولانیتری را انجام میدهند. از آنها برای انتقال گازهای مایع مانند آمونیاک، LPG، پروپان بوتان و کلرید وینیل استفاده میشود. به لطف مخازنی با شکل منشوری، این حاملها توانایی حمل مقادیر بیشتری نسبت به مخازنی که در بالا ذکر شدند را دارا هستند.
وقتی به حمل و نقل دریایی فکر میکنیم، کشتیهای کانتینری و کشتیهای باری معمولاً اولین تصاویری هستند که به ذهنمان خطور میکنند؛ با این حال، تعداد زیادی کشتی دیگر نیز وجود دارد که تجارت خود را در سراسر اقیانوسها، دریاها و حتی آبراههای داخلی جهان انجام میدهند. از جمله حاملهای اتومبیل، کشتیهای بالابر سنگین/کشتیهای جرثقیل و کشتیهای فلهبر مانند کشتیهای Suezmax و Supramax، ممکن است شاهد حاملهای گاز یا تانکر گاز باشیم. در کنار منابع انرژی خورشیدی، جزر و مد، باد، آب و غیره، گاز طبیعی یک منبع انرژی جایگزین مهم به حساب میآید.
با توجه به اینکه در حال حاضر مصرف جهانی LNG (گاز طبیعی مایع) بیشتر است، این به معنی است که نیاز به حاملهای گاز با ظرفیت بیشتر برای حمل محموله از کشورهای مختلف صادرکننده در سراسر جهان وجود دارد. متأسفانه، این نیاز به کشتیهای بزرگتر، برخی از پایانههای موجود در کشورهای واردکننده را با مشکلاتی مواجه کرده است، زیرا برخی از کشتیها برای جابهجایی به اندازه بزرگی که لازم است، از اندازهی معمول بیشتر هستند.
حاملهای گاز تعدادی گاز مختلف را حمل میکنند که عبارتند از:
MSDS چیست؟ MSDS مخفف عبارت Material Safety Data Sheet است. MSDS سندی است که حاوی اطلاعات مربوط به یک ماده...
چارترینگ کشتی چیست؟ در اصطلاح مادامی که شما یک کشتی را اجاره میکنید به آن چارترینگ کشتی گفته میشود؛ همانطور...
حمل بار از چین حمل بار از چین به یکی از مهمترین روشهای حمل و نقل جهانی تبدیل شده است....
لجستیک و حملونقل امروزه بیشتر صنایع با جابهجایی کالا از نقطهای به نقطه دیگر مرتبط بوده یا تحت تاثیر آن...
فناوریهای نوین در حمل و نقل بینالمللی در حمل و نقل بینالمللی و بهخصوص حمل و نقل دریایی، فناوریهای نوین...
به نام خدا مديران محترم شركت های كشتيرانی، نماينده كشتيرانی ،خدمات بندری و … موضوع: لزوم درج صحيح تمام مفاد...